۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

یادگار

گوش میدی به حرفِ من
ای مهربون
این روزا قدِ تموم آسمون
دل من شادی رو گم کرده
بدون
این زمون
سنگیه هفت تا آسمون
٢

قدِ تو که ساده رفتی
قدِ من که دل بریدم
قدِ تو که دل شکستی
آره در خودم خزیدم
قدِ ما که مثل مائیم
اما شکل قصه نیستیم
تلخ و دوره اون خیالت
شاید شکل غصه نیستیم
شاید یه لحظه نگاهت
عاشقونه به دلم زد
اما اون تلنگُر خوب
گند به این آب و گِلم زد
شاید زرد نشد شنفتن
دیر و سرده از تو گفتن
شاید اما کی میدونه
بی تو بودن خواب و خفتن ٢

انگاری جای علاقه
نفرته که می سوزونه
انگاری گناه زیاد بود
واسه این قلبِ یه دونه
تن من خاکی و زخمی
تن تو فصل شکفتن
چقَدَر سیاه سفیدیم
یه تضادِ حال به هم زن
تو نباشی کی می تونه
بشمره خیال و وهمو
من نباشم چی می مونه
جز یه روزگار سرد و
تو نباشی کی می فهمه
مونده جای پات رو قلبم
من نباشم چیه دنیات
شکل روزگار سردم ٢

اگه تو باشی نباشی
تو سکوتت قدِ ما شی
یا توی سفره ی قلبم
مثل مورچه و خـدا شی
یه اثر یه انعکاسی
یه عطر خوب از جوونی
تو همونی که می تونی
تا ابد دلو برونی . . .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر