۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

با تو بهترین

میخوام ببینمت اساسی
برات بمیرم حماسی
اگه تو قلبت نباشم
نابودی راسی راسی
تو فکر مجنون یه عالمه
حرفای بد به پدرزنه
یه بار میخواست قاتلش بشه
بعد انتحار رگ بزنه
اما گذشت اون زمون
تمومه قصه ست اینو بدون
اسید تیزی تو کار نیست
ریلَکس باش و اینو بخون
قبوله مـا دستامون سواست
دو تا سیاره تو تا هواست
قبوله اما دله خرفهمه
زمین هُبوط آدم و حواست ٢

میخوام ببینمت اساسی
بهت بگم راسی راسی
اگه تو قلبت نباشم
تِراژیک یا حماسی
تو رو میخوام جونِ یاسی
نگو که اِندِ کلاسی
نگو تهِ مرام اما
یه عاشق آس و پاسی
زمونه خیلی زد کمرم
نپیچونم نگو بی خبرم
دیگه طاقت ندارم
چرا چرا من بی اثرم
دیگه نذاری سر به سرم
آقِ یه عاشق می گیره
هر کی رو قولاش وانستاد
بدون که بدجور می میره
نشستم روبروت منو ببین
اون زخم کهنه رو حالا بچین
نشستم دنیام جلو چشامه
بخون واسم عاشقِ زمین . . .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر